دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست
قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست
گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست
آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست
من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز
که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست ...
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
سلام.این وبلاگ رو تقدیم می کنم به عزیزترین کس زندگیم که از دستش دادم.سعید نجفی.کسی که هیچ وقت روم نشدبهش بگم که دوسش دارم وباعث شد خیال روشن آمدنش را به تاریکی گور ببرم.امیدوارم هرجا که هست خوشبخت باشه.این وبلاگ حرفای نگفته ی من با اونه.
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی